عشق نامه

عشق یعنی شیرمردان دلیر / عشق یعنی رقص در میدان تیر

عشق یعنی ترکش و آغوش باز / عشق یعنی ندبه‌ی عمارساز

عشق یعنی سرّی از توحید عشق / عشق یعنی روی نِی، خورشید عشق

عشق یعنی دائم‌الذکرالیقین / عشق یعنی شکر معصوم آفرین

عشق یعنی ذکر زیبای رکوع / عشق یعنی سجده در حال خضوع

عشق یعنی یک قدم بر روی "من" / عشق یعنی ردشدن از جان و تن

عشق یعنی آرزوهای سفید / عشق یعنی عشق بازی شهید

عشق یعنی سوختن همچون خلیل / عشق یعنی ما رأیت الّا جمیل

عشق یعنی فکر عقبی زیستن / عشق یعنی مثل مولا زیستن

عشق یعنی تا ابد رسوا شدن / عشق یعنی "مُسلمی" تنها شدن

عشق یعنی بی‌سر و سودا شدن / عشق یعنی بی‌پسر، لیلا شدن

عشق یعنی بر سر نی تا به شام / عشق یعنی سوختن در یک کلام

عشق یعنی چون حسین شیدا شدن /عشق یعنی محشر کبری شدن

عشق یعنی مادری یکتا شدن / عشق یعنی دیده‌ی زهرا شدن

عشق یعنی تیغ بر دشمن زدن / عشق یعنی سنگِ اهریمن زدن

عشق یعنی ترکش خمپاره‌ها / عشق یعنی لحظه‌ی وصل خدا

عشق یعنی پیرو راه حسین / عشق یعنی جنگ در بدر و حنین

عشق یعنی فکه، مجنون، هور و نی / عشق یعنی تا شلمچه، سوز نی

عشق یعنی سرخی خون شهید / عشق یعنی نفرت از آل یزید

عشق یعنی رهرو راه حسین / عشق یعنی در پی پیر خمین

این چند بیت هم تقدیم به پدر جانباز دوست خوبم (حسین شاه رجبیان) که در فاجعه منا به شهادت رسید:

عشق یعنی گریه در سجاده‌ها / عشق یعنی هق‌هق آزاده‌ها

عشق یعنی تا شهادت در منا / عشق یعنی دیده‌ی حق‌آشنا

عشق یعنی مکه و سعی و صفا / عشق یعنی یک قدم تا کربلا

عشق یعنی نفرت از آل یهود / عشق یعنی مرگ بر آل سعود